گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هفدهم
دوم: محتواي سوره ي فاطر




فرشتگان واقسام آنها
قرآن کریم در آیهي اول سورهي فاطر به آفرینش جهان و انواع فرشتگان اشاره میکند و میفرماید: 1. الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّماوَاتِ
وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِکَ ۀِ رُسُلًا أُوْلِی أَجْنِحَۀٍ مَّثْنَی وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ستایش مخصوص
خدایی است که شکافنده (و آفریننده) ي آسمانها و زمین است؛ (و) فرشتگان را فرستادگانی قرار داد که داراي بالهاي دو دو و
. سه سه و چهار چهار هستند؛ آنچه را میخواهد در آفرینش میافزاید؛ (چرا) که خدا بر هر چیزي تواناست. نکتهها و اشارهها: 1
در اصل به معناي شکافتن است و این تعبیر در مورد آفرینش موجودات به کار میرود، چنان که گویی ظلمت عدم شکافته « فاطِر »
با توجه به علم روز که میگوید: مجموعهي عالم هستی در آغاز تودهي واحدي بوده که «1» . میشود و نور هستی بیرون میآید
. تدریجاً شکافته شده و بخشهایی از آن جدا گردیده، اطلاق کلمهي فاطر بر خدا مفهوم تازهتر و روشنتري به خود میگیرد. 2
مقصود از رسالت و مأموریت ص: 90 فرشتگان در این آیه .«2» همهي فرشتگان الهی رسولان اویند
مأموریتهاي تشریعی، یعنی رساندن پیام وحی به پیامبران و مأموریتهاي تکوینی یعنی انجام برخی کارها همچون گرفتن جان
به معناي بالهاي پرندگان است که وسیلهي نقل و انتقال آنهاست و « اجنِحَ ۀ » .3 «1» . افراد است که در قرآن از آنها یاد شده است
همچون دست براي انسان است که گاهی کنایه از قدرت افراد است، همان طور که میگوییم: انسان با دو بال علم و عمل پرواز
«2» . میکند؛ پس بعید نیست که مقصود از بال فرشتگان قدرت فعالیت آنها باشد که برخی بالهاي بیشتر دارند، یعنی توانمندترند
4. مقصود از افزایش در آفرینش، افزایش بالهاي فرشتگان و قدرت آنها بلکه هر گونه افزایش قدرت و صفات موجودات است؛
5. قرآن کریم «3» . همان طور که از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که مقصود آیه، صورت زیبا، صداي زیبا و موي زیباست
«4» . به طور مکرر از فرشتگان سخن گفته و ایمان به آنان را در ردیف ایمان به خدا و کتابهاي آسمانی و پیامبران قرار داده است
فرشتگان موجودات عاقل و باشعوري هستند که بندگان گرامی خدا و فرمانبردار اویند و وظایف مختلفی بر عهده دارند؛ از جمله:
حمل عرش الهی، تدبیر امور، قبض ارواح، مراقبت اعمال، محافظت انسان از خطرها، مجازات اقوام سرکش، امدادگري براي
«1» ص: 91 آنان تسبیح و استغفار میگویند «5» . مجاهدان در جنگ و رساندن پیام وحی به پیامبران
6. اوصافی که در آیات و احادیث در مورد فرشتگان «2» . ولی ازدواج نمیکنند و غذا نمیخورند و با نسیم عرش الهی زندهاند
گفته شده است به ما نشان میدهد که آنها موجوداتی لطیف و مافوق مادهي معمولی هستند هر چند برخی مفسران و صاحب نظران
آموزهها و پیامها: 1. فقط آفرینشگر جهان قابل ستایش است. 2. فرشتگان الهی اقسام «3» . معتقدند که اثبات تجرّد آنها مشکل است
مختلفی دارند ولی همگی مأموران الهی هستند. 3. توانایی خدا بیاندازه است و در هر مورد لازم بداند آفرینش را توسعه میدهد.
4. با مطالعه در مورد فرشتگان، به انواع آنها و قدرت خدا پی ببرید. *** قرآن کریم در آیهي دوم سورهي فاطر به قدرت خدا در
گشودن و بستن درهاي رحمت اشاره میکند و میفرماید: 2. مَّا یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَ ۀٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یُمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ
مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ خدا هر چه از رحمت براي مردم بگشاید، پس هیچ بازدارندهاي براي آن نیست؛ و هرچه را بازدارد،
به معناي گشودن و « فَتْح » . پس هیچ رها کنندهاي بعد از او برایش نیست؛ و او شکستناپذیر [و] فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1
معناي گستردهاي دارد که تمام « رحمت » .2 اشاره به گشودن خزاین رحمت الهی است. ص: 92
صفحه 33 از 118
و « عزیز » مواهب معنوي و مادي را شامل میشود؛ رحمتی که بر قلب و جان انسان میوزد و او را شاد و آرام میسازد. 3. دو صفت
اشاره به آن است که گشودن و بستن درهاي رحمت بر اساس قدرت و حکمت خداست؛ هر کجا حکمتش اقتضا کند، « حکیم »
درهاي رحمت را میگشاید و اگر بر اساس حکمت در رحمت را ببندد کسی نمیتواند آن را بگشاید. آموزهها و پیامها: 1. خدا در
رحمتگري، قدرتی بیمانع دارد. 2. رحمتگري خدا بر اساس حکمت است. 3. (به در خانهي خدا بروید که) رحمتگري قدرتمند و
فرزانه است. *** قرآن کریم در آیهي سوم سورهي فاطر با یادآوري نعمتهاي الهی، مردم را به توحید رهنمون میشود و
میفرماید: 3. یَا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ منْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُم مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ اي
مردم! نعمت خدا را بر خودتان یاد کنید؛ آیا هیچ آفرینندهاي جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزي دهد؟! هیچ معبودي
جز او نیست؛ پس چگونه (از حق) بازگردانده میشوید؟! نکتهها و اشارهها: 1. این آیه انسان را به یاد نعمتهاي خدا در آسمان و
زمین میاندازد؛ نعمت نورِ حیات بخش آفتاب، قطرات زندگی بخش باران، معادن و ذخایر زمین و انواع گیاهان، میوهها و پرندگان
و برکات دیگري که از آسمان و زمین بر انسان میبارد. آري؛ از دیدن نعمتها به یاد نعمت آفرین باشیم که: دون همّت کند
2. در این آیه به توحید در رازقیت و توحید در عبادت اشاره شده است؛ یعنی نعمت فراموش. ص: 93
حال که فقط خدا به شما روزي میدهد، فقط او شایستهي پرستش است و نباید انسان از او روي برتابد و به سراغ معبودهاي ناتوان و
دروغین برود. آموزهها و پیامها: 1. با یادآوري نعمتهاي الهی به توحید در رازقیت و توحید عبادي برسید. 2. یادآوري نعمتهاي
الهی زمینهساز جلوگیري از انحراف انسان است. *** قرآن کریم در آیهي چهارم سورهي فاطر با اشاره به روش همگون کافران در
تکذیب پیامبران، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دلداري میدهد و میفرماید: 4. وَإِن یُکَ ذِّبُوكَ فَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِن قَبْلِکَ
وَإِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ و اگر تو را تکذیب کنند پس به یقین، فرستادگان پیش از تو (نیز) تکذیب شدند؛ و [همه کارها فقط به سوي
خدا بازگردانده میشوند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به روش همسان کافران در طول تاریخ اشاره کرده است. آنان همیشه در
برابر پیامبران میایستادند و تکذیبشان میکردند، همان گونه که در برابر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز ایستادند. 2. این آیه
نوعی دلداري به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است که از تکذیب کافران مهراس و غمگین مباش که پیامبران پیشین را نیز
تکذیب کردند، ولی همهي کارها به سوي خدا باز میگردد و او به حساب کافران رسیدگی و از زحمات تو قدردانی میکند.
آموزهها و پیامها: 1. شیوهي کافران در طول تاریخ، در برخورد با رهبران الهی یکسان است. 2. فرجام امور به سوي خداست (و او
به حسابها رسیدگی میکند). 3. رهبران الهی و مبلغان دینی آمادهي شنیدن تکذیبهاي مخالفان باشند. *** تفسیر قرآن مهر
جلد هفدهم، ص: 94
دشمن شناس شوید
قرآن کریم در آیات پنجم و ششم سورهي فاطر به فریبندگی دنیا و شیطان اشاره کرده و با هشدار در مورد دشمنی شیطان و فرجام
عذابآلود حزب او میفرماید: 5 و 6. یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ* إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ
عَدُوٌّ فَاتَّخِ ذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ اي مردم، به یقین، وعدهي خدا حقّ است؛ پس هرگز زندگی دنیا
شما را نفریبد، و هرگز (شیطان) حیلهگر شما را نسبت به (آمرزش) خدا فریب ندهد.* در حقیقت، شیطان دشمنی براي شماست،
پس (شما نیز) او را دشمن بگیرید؛ (او) حزبش را فرا میخواند تا فقط از اهل شعلهي فروزان (آتش) شوند. نکتهها و اشارهها: 1. در
دوم) «1» ؛ این آیات به دو عامل انحراف و فریب انسان اشاره شده است: اول) مظاهر فریبندهي دنیا، همانند مقام و ثروت و شهوات
به معناي موجودي فوق العاده فریبکار است و « غَرُور » . فریبکاري شیطان در مورد مغرور کردن انسان به عفو و بخشش الهی. 2
3. شیطان از سویی زرق و برق و مقام و «2» . مقصود از آن در این جا هر عامل فریبکاري است که شیطان مصداق کامل آن است
صفحه 34 از 118
شهوت دنیا را در نظر انسان جلوه میدهد و انسان فریب دنیا را میخورد و از سوي دیگر هرگاه انسان بخواهد به یاد خدا و رستاخیز
بیفتد و از گناهان توبه کند، او را به یاد عفو و بخشش ص: 95 خدا میاندازد و مغرور میسازد، تا به
گناه و سرکشی ادامه دهد. 4. دشمنی شیطان براي انسانها از همان آغاز آفرینش انسان شروع شد که بر آدم سجده نکرد و بارها
« حزْب » .5 «2» . و به سوي آتش میکشاند؛ از این رو قرآن او را دشمن آشکار مینامد «1» اعلام کرد که انسانها را فریب میدهد
به معناي جماعت و گروهی است که داراي تشکّل و شدّت عمل باشند، ولی معمولًا به هر گروهی که پیرو برنامه و هدف خاصی
باشند گفته میشود و مقصود از حزب شیطان، پیروان او هستند. در آیات دیگر قرآن کسانی که تحت تسلّط شیطان قرار گرفته و یاد
6. شیطان حزب خود را به سوي شرك و گناه و پلیدي و ستم و سرکشی «3» . خدا را فراموش کردهاند، حزب شیطان معرفی شدهاند
دعوت میکند که فرجام آن آتش فروزان است. آموزهها و پیامها: 1. به دنبال وعدههاي حق الهی باشید، نه وعدههاي فریبندهي دنیا
و شیطان. 2. جلوههاي فریبندهي دنیا و وعدهي بخشش الهی، شما را مغرور نسازد. 3. دشمن خود را بشناسید و با او ستیز کنید (و با
شیطان مخالفت کنید). 4. شیطان به صورت تشکیلاتی عمل میکند (پس حزب او را بشناسید و از آن بپرهیزید). 5. فرجام پیروي از
شیطان، عذابآلود است. *** ص: 96 قرآن کریم در آیهي هفتم سورهي فاطر به فرجام کافران و
مؤمنان شایسته کردار اشاره میکند و میفرماید: 7. الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ
کَبِیرٌ کسانی که کفر ورزیدند، براي آنان عذاب شدیدي است؛ و کسانی که ایمان آوردند و [کارهاي شایسته انجام دادند، براي
آنان آمرزش و پاداش بزرگی است. نکتهها و اشارهها: 1. یکی از روشهاي تربیتی قرآن کریم، روش مقایسه است؛ یعنی فرجام دو
گروه مخالف همچون مؤمنان و کافران را در برابر هم به تصویر میکشد تا افراد بهتر بتوانند راه صحیح را تشخیص دهند و انتخاب
کنند. 2. چرا این آیه براي استحقاق عذاب الهی، به مسألهي کفر اشاره میکند، ولی براي استحقاق پاداش الهی، ایمان و عمل
.3 «1» . شایسته را با هم میآورد؟ کفر افراد به تنهایی براي عذاب آنان کافی است، ولی ایمان بدون عمل مایهي نجات نخواهد بود
این آیه، نخست به آمرزش الهی سپس به پاداش الهی اشاره کرده است؛ چرا که انسان نخست با آمرزش شستوشو میشود و
آمادهي پذیرش پاداش الهی میگردد. آموزهها و پیامها: 1. به فرجام عذابآلود کافران و فرجام نیکوي مؤمنان بنگرید و راه خود را
انتخاب کنید. 2. ایمان همراه با عمل شایسته، خطا پوش و پاداشزاست. *** ص: 97 قرآن کریم در
آیهي هشتم سورهي فاطر به زیبا انگاري بدکاران و گمراهی آنان اشاره میکند و میفرماید: 8. أَفَمَن زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَ ناً
فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِي مَن یَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْ نَعُونَ و آیا کسی که بدي کردارش
براي او آراسته شده است و آن را نیکو میبیند (همانند کسی است که واقع را آنچنان که هست میبیند)؟! پس در واقع خدا هر
کس را (به خاطر اعمالش) بخواهد، در گمراهی وامینهد و هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) راهنمایی میکند؛ پس بهخاطر
حسرتها (ي گوناگون) بر آنان، جانت (از دست) نرود؛ که خدا به آنچه با زیرکی انجام میدهند داناست. نکتهها و اشارهها: 1. در
آیات قبل به عوامل انحراف همچون فریبکاري دنیا و شیطان اشاره شد و اینک در این آیه به عامل دیگر انحراف، یعنی زیباانگاري
بدکاران اشاره شده است. 2. اگر انسان حقایق را به خوبی درك کند و زشتی گناه را بشناسد، کمتر به انحراف میافتد و اگر به
گناه افتاد زود متوجه میشود و پشیمان میگردد، ولی اگر زشتیها و گناهان را زیبا ببیند، مسیر سقوط و انحراف را ادامه میدهد و
از اعمال زشت خود ناراحت و پشیمان نمیشود و این کلید بدبختی اقوام لجوج است. 3. چه کسی کارهاي زشت را در نظر انسان
زیبا جلوه میدهد؟ نفس انسان و شیطان دو عامل اصلی این کار هستند؛ هر چند خدا این موجودات و تأثیرات آنها را آفریده است و
ولی این به معناي جبر نیست، بلکه انسان در اثر اعمال خویش و فریب خوردن از شیطان «1» ، از این رو علت نهایی هر چیز خداست
4. مقصود از گمراه شدن افراد توسط خدا آن است که افراد کارهاي زشت را زیبا میبیند. ص: 98
در اثر اعمال ناپسند خود زمینهي گمراهی خویش را فراهم میکنند و خدا این تأثیر را در اعمال زشت و تکرار آنها قرار داده که
صفحه 35 از 118
موجب گمراهی انسان میشود؛ همان طور که به انسان چشم و گوش و عقل داده تا حقایق را درك کنند و هدایت شوند. 5. پیامبر
اسلام صلی الله علیه و آله نسبت به مردم بسیار دلسوز بود و براي گمراهی کافران حسرت میخورد که چرا با فداکردن گوهر
انسانیّت و از دست دادن هدایت، خود را گرفتار آتش خشم پروردگار میکنند؛ پیامبر آنقدر حسرت میخورد و ناراحت میشد
که نزدیک بود قالب تهی کند. آموزهها و پیامها: 1. زیبا انگاري بدکاران موجب انحراف و گمراهی انسان میشود. 2. رهبران الهی
و مبلغان دینی بدانند که هدایت و گمراهی در نهایت به دست خداست، پس زیاد حسرت و اندوه نخورند. 3. خدا کارهاي
زیرکانهي افراد را تحت نظر دارد. *** قرآن کریم در آیهي نهم سورهي فاطر به دلایل توحید و معاد در صحنهي طبیعت اشاره
میکند و میفرماید: 9. وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ إِلَی بَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذلِکَ النُّشُورُ و خدا
کسی است که بادها را فرستاد و (بادها) ابري را برمیانگیزند و آن را به سوي سرزمین مرده راندیم و با آن، زمین را پس از مردنش
زنده کردیم؛ زنده کردن (مردگان نیز) اینچنین است. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به دلایلی همچون برهان نظم، برهان حرکت و
زنده شدن زمین پس از مرگش اشاره کرده و این دلایل را شاهدي براي توحید قرار داده، ص: 99
سپس از همین دلایل براي اثبات معاد استفاده کرده است. 2. نظام حساب شدهي حرکت ابرها و بادها و نزول باران حیات بخش و
زنده شدن زمین مرده، همگی گواه این حقیقت است که تدبیر خداي حکیم در پس پردهي این جهان است. 3. سیر تکاملی
. موجودات و پدیدار شدن حیات از زمین مرده در طبیعت، گواهی گویا براي رستاخیز موجودات و زنده شدن مردگان است. 4
شخصی از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: چگونه خدا مردگان را زنده میکند و نشانهي آن در جهان آفرینش چیست؟ پیامبر
صلی الله علیه و آله فرمود: آیا از سرزمین قبیلهات گذر نکردهاي در حالی که خشک و مرده باشد، سپس به آن جا عبور کنی در
حالی که از سرسبزي به حرکت در آمده باشد. آن مرد گفت: آري. حضرت فرمود: خدا اینگونه مردگان را زنده میکند و این
آموزهها و پیامها: 1. با مطالعه در گردش آب در طبیعت و احیاگري آن، درس خدا شناسی «1» . نشانهي آن در جهان آفرینش است
و معادشناسی بیاموزید. 2. با مطالعات هواشناسی، خداشناس شوید. *** قرآن کریم در آیهي دهم سورهي فاطر به عزّت الهی و راه
وصول به آن و فرجام عذابآلود مکاران بدکار اشاره میکند و میفرماید: 10 . مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ
الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ ص:
100 کسی که عزّت میخواهد، پس (از خدا بخواهد، چرا که)؛ همهي عزّت فقط از آنِ خداست؛ سخنان پاکیزه فقط به سوي او بالا
میرود و کار شایسته آن را بالا میبرد؛ و کسانی که نقشهي بديها را میکشند، براي آنان عذاب شدیدي است و فریب آنان خود
و از آن جا که تنها «1» به معناي حالتی است که انسان را مقاوم و شکستناپذیر میکند « عِزّت » . نابود میگردد. نکتهها و اشارهها: 1
ذات پاك و قدرتمند خداست که شکستناپذیر است، تمام عزّت از اوست و از آن جا که موجودات دیگر محدودند،
شکستپذیرند، پس اگر افرادي همچون مؤمنان عزّت کسب میکنند از قدرت بی انتهاي خداست. 2. در حدیثی از امام حسن علیه
السلام روایت شده که در ساعات آخر عمرش به عنوان اندرز به یکی از یارانش فرمود: هرگاه بخواهی که بدون داشتن قبیله عزیز و
شکستناپذیر باشی و بدون قدرت حکومت، هیبت داشته باشی، از سایهي ذلّت نافرمانی خدا و معصیت به در آي و در پناه عزّت
3. عزّت قدرتی است که در دل و جان انسان است و او را از تسلیم و سازش با طاغوتها بازمیدارد؛ «2» . اطاعت خدا قرار گیر
انسان عزیز در برابر شهوات اسیر نمیشود و تحت تسلّط زر و زور قرار نمیگیرد. این نیروي عزّت ریشه در ایمان به خدا دارد؛ یعنی
ص: 101 «3» . با منبع اصلی عزّت در ارتباط است و بر اساس عقاید صحیح و عمل شایسته استوار است
سخنان پاکیزه است. پاکیزگی سخن به محتوا و مفاهیم آن است که با حقایق هستی تطبیق میکند؛ « الکَلِمُ الطَیّب » 4. مقصود از
حقایقی همچون ذات پاك خدا و آیین حق و عدالت. آري؛ این گونه عقاید صحیح است که به سوي خدا اوج میگیرد و صاحب
و «1» « لا اله الّا اللَّه » در این آیه جملهي « سخنان پاکیزه » خود را نیز پرواز میدهد. 5. در برخی احادیث روایت شده که مقصود از
صفحه 36 از 118
مانند آن است و در برخی احادیث نیز آن را بر ولایت اهل بیت علیهم السلام تطبیق کرده و فرمودهاند هر کس ولایت ما را نداشته
را بیان میکند، و گرنه معناي آن وسیع است و « کلمهي طیبه » البته این روایات مصادیق روشن «2» . باشد خدا عملش را بالا نمیبرد
هرگونه سخن پاکیزه و عقیدهي صحیح را در بر میگیرد. 6. سخن پاکیزه و عقاید صحیح با کارهاي شایسته تأثیر متقابل دارند؛
یعنی عقاید صحیح میوهاي به نام عمل صالح دارد و عمل صالح باعث ثبات عقاید صحیح و اوج گرفتن آنها میشود. 7. مقصود از
عمل صالح هر گونه خودسازي و عبادت و حمایت از مظلوم و مانند آن است که درخت ایمان و عقاید صحیح را آبیاري میکند
و رشد میدهد. 8. نقشههاي بد و نیرنگهاي فسادگردان، همچون دروغگویی و تقلّب، عزّتی براي انسان تولید نمیکند، بلکه این
« مکر » 9. مقصود از نیرنگها فاسد و نابود میشود و عزّتهاي خیالی آنان بر باد میرود. ص: 102
همهي زشتیهاي عقیدتی و عملی است و اگر برخی ،« کارهاي بد » و منظور از «1» در این آیه نیرنگها و نقشههاي فسادگرانه است
مفسران آن را به توطئهي مشرکان براي کشتن یا تبعید پیامبر صلی الله علیه و آله تفسیر کردهاند، در واقع یکی از مصادیق آن را بیان
نمودهاند. آموزهها و پیامها: 1. هر کس به منبع قدرت الهی متصل شود شکستناپذیر میگردد. 2. عزّت دایمی فقط نزد خداست.
3. اگر میخواهید به عزّت برسید، عقاید صحیح و کار شایسته داشته باشید. 4. فرجام نیرنگ بازان، هلاکت و عذاب است. ***
مراحل آفرینش انسان
. قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي فاطر به مراحل آفرینش و زندگی انسان و علم و قدرت الهی اشاره میکند و میفرماید: 11
وَاللَّهُ خَلَقَکُم مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَۀٍ ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْوَاجاً وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَی وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا یُعَمَّرُ مِن مُعَمَّرٍ وَلَا یُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا
فِی کِتَابٍ إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ و خدا شما را از خاکی آفرید، سپس از آب اندك سیّال، سپس شما را به صورت جفتهایی قرار
داد؛ و هیچ مادهاي باردار نمیشود و نمیزاید مگر به علم او و هیچ کهنسالی عمر طولانی نمیکند و از عمرش کاسته نمیشود،
مگر اینکه در کتاب (علم الهی ثبت) است؛ در حقیقت، آن ص: 103 (کارها) بر خدا آسان است.
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه مجموعاً به شش مرحله از مراحل خلقت و زندگی انسان اشاره شده است تا نشانههاي قدرت و علم
خدا را به ما نشان دهد و از خودشناسی به خداشناسی برسیم. 2. در این آیه بیان شده است که انسانها از خاك آفریده شدهاند.
مقصود از این جمله یا آن است که پدر انسانها، آدم علیه السلام، از خاك آفریده شد و یا منظور آن است که بدن انسانها از مواد
3. مقصود از زوج قراردادن انسانها، همان زوجیّت و تداوم نسل انسان «1» . و عناصري تشکیل شده که از خاك سرچشمه میگیرند
است که از طریق تکثیر صورت میگیرد. 4. بارداري زنان و وضع حمل آنان بر اساس علم بیکران الهی است؛ یعنی دگرگونیهاي
عجیب جنین در رحم و بحرانهاي وجود مادر و زمان دقیق تولد، همگی نظام حساب شدهاي دارند که کوچکترین اختلال در
آنها موجب زیان یا مرگ کودك میشود و تنظیم این روند عجیب و دقیق به دست خداست. 5. طول عمر و کاهش آن بر اساس
علم الهی است؛ یعنی عوامل موثر در حیات و طول عمر و تفاوت عمرها و عوامل مؤثر در کاهش عمر، محاسبات دقیق و پیچیدهاي
دارد که تنظیم آنها بر اساس علم الهی است و البته این کارها براي خداي توانا و دانا آسان است. 6. عوامل کم و زیاد شدن عمر
انسانها دو دسته است: الف) دستهي اول عوامل مادي و طبیعی، مانند تغذیه و کار و حرکت و پرهیز از مواد مخدّر و مشروبات
الکلی و دوري از هیجانات. ب) دستهي دوم عوامل معنوي و غیر محسوس که در احادیث اسلامی به آنها اشاره شده است، همچون
تفسیر «2» . صدقه، دیدار خویشاوندان (: صلهي رحم) که موجب زیاد شدن عمر میشود و زناکاري که موجب کاهش عمر میشود
قرآن مهر جلد هفدهم، ص: 104 آموزهها و پیامها: 1. از خودشناسی، به خداشناسی برسید. 2. در مراحل آفرینش و حیات خود
مطالعه کنید تا به علم و قدرت الهی پی ببرید. 3. طول عمر انسانها بر اساس (حسابگري و) علم خداست. *** قرآن کریم در
آیهي دوازدهم سورهي فاطر با یادآوري نعمتهاي دریایی و دریانوردي، انسانها را به سپاسگزاري میخواند و میفرماید: 12 . وَمَا
صفحه 37 از 118
یَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْماً طَرِیّاً وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلَیَۀً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَي الْفُلْکَ فِیهِ
مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ و دو دریا یکسان نیستند: این (یکی) خوشی گوار [و] نوشیدنش گواراست، و آن (دیگري)
شورِ تلخ است؛ و از هر (دو) گوشت تازه میخورید و زیوري که آن را میپوشید بیرون میآورید؛ و کشتیها را در آن (آب)،
شکافنده میبینی، تا از بخشش او بهره جویید؛ و تا شاید شما سپاسگزاري کنید. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به برخی
نعمتهاي شگفت الهی و نشانههاي او در صحنهي دریا اشاره شده است؛ آبی که به صورت قطرات باران شیرین از آسمان میبارد،
در جایی به صورت دریاي شور و تلخ و در مکان دیگر به صورت دریاي آب شیرین ظاهر میشود و این دو چهرهي مختلف طبیعت
است که هر دو براي انسان مفید است. 2. در این آیه سه نتیجه و فایدهي دریاها بیان شده است: ص:
105 الف) انسان مواد غذایی خود را از آنها میگیرد و دریاها یکی از مهمترین منابع غذایی بشر است که به صورت رایگان در
اختیار اوست. ب) وسایل زینتی، همچون صدف، مروارید دُرّ و مرجان از دریاها به دست میآید و حسّ زیبادوستی و هنر انسان را
اشباع میکند. ج) در دریاها کشتیهاي بزرگ به حرکت در میآیند که وسیلهي حمل و نقل بار و مسافرند و این یکی از مهمترین
پایههاي تمدن بشر و عامل گسترش تجارت و فرهنگ است. هنوز هم کشتیهاي غولپیکر که هزاران تن بار را حمل میکنند از
مهمترین وسایل حمل و نقل به شمار میآیند. 3. در این آیه بر گوشت تازهي دریا اشاره شده است. این تعبیر نشان دهندهي اهمیت
است که در سراسر «1» گوشتهاي تازهي دریایی است. 4. مقصود از دریاهاي شیرین، همان دریاچهها و رودخانههاي آب شیرین
دنیا وجود دارند و یا منظور رودخانههاي آب شیرین است که در کنار ساحل دریا آب شور را عقب میراند و تا مدتی با آن
مخلوط نمیشود. آموزهها و پیامها: 1. از دریاشناسی، به خداشناسی برسید. 2. در فواید دریاها مطالعه کنید تا روح سپاسگزاري در
شما تقویت شود. 3. دریا براي شما شغل، غذا و هنر میآفریند. *** قرآن کریم در آیهي سیزدهم سورهي فاطر به نشانههاي خدا در
صحنهي آسمان و حاکمیت مطلق خدا و ناتوانی معبودان مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 13 . یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ
فِی اللَّیْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِي لِأَجَ لٍ مُسَ مّیً ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِن قِطْمِیرٍ
ص: 106 (خدا) شب را در روز وارد میکند و روز را در شب وارد میکند و (منافع) خورشید و ماه
را مسخّر ساخته، در حالی که هر کدام تا سرآمد معیّنی رواناند؛ این خدا، پروردگار شماست؛ فرمانروایی تنها از آن اوست؛ و
کسانی را که جز او میخوانید (و میپرستید)، مالک هیچ پوست هستهي خرمایی نیستند. نکتهها و اشارهها: 1. هر چند این آیه
خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله است، اما مقصود آن همهي مردم جهان هستند که میتوانند با مطالعات کیهانشناسی و دقت در
در اصل به معناي داخل کردن است که در اینجا به معناي داخل « یُولِجُ » . رفت و آمد شبانه روز، قدرت خدا را بهتر بشناسند. 2
کردن شب در روز و بالعکس است که یا اشاره به افزایش و کاهش تدریجی شبانه روز است که در طی چهار فصل سال پدید
میآید و یا اشاره به تبدیل تدریجی شب و روز به هم دیگر است که به صورت ناگهانی صورت نمیگیرد تا انسانها را گرفتار
. مشکلات سازد. البته مانعی ندارد که آیه به هر دو مطلب اشاره داشته باشد. آري؛ اینها از نشانهها و مظاهر قدرت خداست. 3
مقصود از تسخیر ماه و خورشید آن است که خدا آنها را در خدمت منافع بشر قرارداده است تا انسان از نور و حرارت و آثار دیگر
و یا به معناي «1» به معناي پوست نازك سفید رنگی است که سرتاسر هستهي خرما را پوشانده است « قِطْمیر » . آنها بهره ببرد. 4
و در هر صورت کنایه از موجودات بسیار کوچک و کم ارزش «2» فرورفتگی و اثري است که در پشت هستهي خرما وجود دارد
5. در این آیه به عدم مالکیت و حاکمیت و ناتوانی بتها و معبودان دروغین مشرکان است. ص: 107
اشاره شده است تا نشان دهد که پرستش آنها بیخردي است؛ چون توانایی حل مشکلات را ندارند. آموزهها و پیامها: 1. با
. مطالعات کیهان شناختی، خداشناس شوید. 2. حرکت ماه و خورشید نیز فرجامی معیّن دارد (و جهان ما سر آمدي خاص دارد). 3
به دنبال (پرستش) معبودان ناتوان نروید. *** قرآن کریم در آیهي چهاردهم سورهي فاطر بار دیگر با تأکید بر ناتوانی معبودان
صفحه 38 از 118
مشرکان به انکار آنان در رستاخیز اشاره میکند و میفرماید: 14 . إِن تَدْعُوهُمْ لَا یَسْمَعُوا دُعَاءَکُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَکُمْ وَیَوْمَ
الْقِیَامَۀِ یَکْفُرُونَ بِشِرْکِکُمْ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثْلُ خَبِیرٍ اگر آن (معبود) ها را بخوانید (صدا و) دعاي شما را نمیشنوند؛ و اگر (بر فرض)
میشنیدند (دعاي) شما را نمیپذیرفتند؛ و در روز رستاخیز، شرك (و پرستش) شما را منکر میشوند؛ و (هیچ کس) مانند (خداي)
آگاه، تو را با خبر نمیسازد. نکتهها و اشارهها: 1. معبودان دروغین و بتها در دنیا توان شنیدن سخنان و پاسخ دادن به مشرکان را
به سخن در میآیند. 2. در آیاتی از قرآن به این حقیقت («1» ندارند، ولی در رستاخیز به فرمان خدا (با زبان حال یا با زبان قال
چرا که به «1» ؛ اشاره شده که در رستاخیز معبودان ص: 108 مشرکان، پرستش آنها را منکر میشوند
خوبی میدانند آنها همتاي خداي بزرگ نیستند. آموزهها و پیامها: 1. معبودي را بپرستید که صداي شما را بشنود و پاسخ دهد و در
. رستاخیز منکر پرستش شما نشود. 2. دل به غیر خدا نسپارید و غیر از او را نپرستید که در دنیا و آخرت شما را تنها میگذارند. 3
خدا خبرنگاري آگاه است (که سرنوشت شما را بیان میکند). *** قرآن کریم در آیات پانزدهم تا هفدهم سورهي فاطر با اشاره به
17 . یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ - توانگري و قدرت خدا به نیازمندي انسانها اشاره میکند و میفرماید: 15
الْحَمِیدُ* إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ* وَمَا ذلِکَ عَلَی اللَّهِ بِعَزِیزٍ اي مردم! شما به خدا نیازمندید؛ و فقط خدا توانگر [و] ستوده
. است.* اگر بخواهد، شما را (از میان) میبرد و آفرینش جدیدي میآورد؛* و این (کار) بر خدا سخت نیست. نکتهها و اشارهها: 1
این آیه موقعیت انسانها را در جهان هستی روشن میسازد و بیان میکند که خدا وجود مستقل و توانگر و بینیاز حقیقی است،
ولی همهي موجودات سرتاسر نیاز و فقر و وابستگی به او هستند، به طوري که اگر لحظهاي ارتباط آنها با خدا قطع شود نابود
« امکان و وجوب » یا « فقر و امکان » 2. برخی فلاسفه این آیه را اشاره به برهان میشوند. ص: 109
میدانند که در مورد اثبات وجود خداست؛ یعنی اگر همهي موجودات معلول و وابسته به علت و ممکن و نیازمند باشند سلسلهي
علت و معلولها تا بینهایت ادامه مییابد و این تسلسل و محال است و چنین مجموعهاي هیچگاه موجود نمیشود؛ چرا که همهي
سلسله نیازمند و معلول است، بنابر این لازم است که وجود مستقل قائم به ذات، علت همهي هستی باشد که از آن با عنوان واجب
3. در این جا پرسشی مطرح میشود که اگر خدا بینیاز است پس چرا به ما فرمان عبادت میدهد؟ پاسخ «1» . الوجود یاد میشود
آن است که عبادت و اطاعت او راه تکامل ماست پس ما نیازمند پرستش او هستیم و از این راه تکامل بهره میبریم و خدا ما را به
این راه تکامل رهنمون شده است، و گرنه نیازي به عبادت ما ندارد. 4. در این آیه تاکید شده که از بین بردن انسانها و آوردن افراد
جدید به جاي آنها بر خدا آسان است. مشابه این آیه در سورهي انعام، آیهي 133 نیز آمده است و اشاره میکند که نبود انسانها
چیزي از عظمت خدا کم نمیکند و قدرت او بینهایت است. آموزهها و پیامها: 1. سراسر وجود شما نیاز است، پس به درگاه
بینیاز مطلق روي آورید. 2. قدرت خدا مطلق است و حتی تعویض شما براي او آسان است (پس غفلت و غرور شما را فرانگیرد و
در برابر او سرکشی نکنید). *** ص: 110 قرآن کریم در آیهي هجدهم سورهي فاطر با بیان قانون
عدم تحمّل بار گناهان دیگران و قانون سودرسانی رشد و پاکی به خود انسان و با اشاره به وظایف پیامبر در هشدارگري میفرماید:
18 . وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَي وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَۀٌ إِلَی حِمْلِهَا لَا یُحْمَلْ مِنْهُ شَیْءٌ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ
وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن تَزَکَّی فَإِنَّمَ ا یَتَزَکَّی لِنَفْسِهِ وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِ یرُ و هیچ باربرداري بار سنگین (گناه) دیگري را برنمیدارد؛ و اگر
گرانباري، (دیگري را) براي (برداشتن) بار (گناه) خود بخواند، هیچ چیزي از آن برداشته نمیشود، و گرچه از نزدیکان (او) باشد.
(تو) فقط کسانی را هشدار میدهی که از پروردگارشان در نهان میهراسند و نماز را برپا میدارند؛ و کسی که خود را رشد دهد
[و پاك نماید]، پس فقط براي خودش [پاکی جسته و] رشد نموده است؛ و فرجام (همهي شما) فقط به سوي خداست. نکتهها و
در آیات قرآن مکرر تکرار شده «. هیچ کس بارگناهان دیگري را به دوش نمیکشد » : اشارهها: 1. مفاد این قانون که میفرماید
این قانون یکی از پایههاي اساسی در اعتقادات اسلامی است که از سویی اشاره به عدل خدا دارد که مسئولیت هر کس «1» . است
صفحه 39 از 118
را به دوش خودش مینهد و از سوي دیگر به شدت مجازات رستاخیز اشاره میکند که هیچ کس حاضر نمیشود بارگناه دیگري را
به دوش گیرد. 2. این قانون باعث میشود که انسان مراقب اعمال خویش باشد و تحت تأثیر آلودگی محیط و اطرافیان قرار نگیرد؛
چرا که میداند آنان بار گناه او را به ص: 111 دوش نخواهند کشید؛ از این رو دانستن این قانون
یکی از عوامل تزکیه است. 3. قانون فوق در موردي است که کسی هیچ گونه دخالتی در کارهاي دیگران نداشته باشد؛ اما اگر
کسی روش و سنت بدي ایجاد کند یا به کار بدي تشویق کند و سهمی در آن داشته باشد، شریک آن کار به شمار میآید و
مجازات میشود: در احادیث آمده است: هر کس سنت و روش بدي را پایهگذاري کند، بار (گناه) کسانی که بدان عمل میکنند
4. در این آیه بیان شده که تبلیغ و هشدار پیامبران «1» . بر عهدهي او خواهد بود، بیآن که از گناه (عمل کنندهي اصلی) کم شود
فقط در دلهاي آمادهي پذیرشِ حقیقت اثر میکند، کسانی که عظمت خدا را درك میکنند و از آن هراس دارند و زمینهي
اولیهي ایمان به غیب را در خود ایجاد کردهاند و به وسیلهي نماز با خدا ارتباط برقرار میکنند، و گرنه اگر کسی روح
حقیقتجویی و خداخواهی نداشته باشد، به دعوت پیامبران گوش نمیدهد. 5. در این آیه به قانون دیگري اشاره شده که اگر کسی
پاکی پیشهسازد و تزکیهي نفس کند، نتیجه و سود آن به خودش میرسد؛ چرا که عامل رشد و کمال خود او میشود و سعادت
خودش را تأمین مینماید. 6. تزکیه کن تا پرواز کنی: امام خمینی رحمه الله در این مورد مینویسند: اي عزیز! با آن که این عالم دار
جزا نیست و محلّ بروز سلطنت حق نیست و زندان مؤمن است، اگر تو از اسارت نفس بیرون آیی و به عبودیت تفسیر قرآن مهر
جلد هفدهم، ص: 112 حق گردن نهی و دل را موحد کنی و زنگار دوبینی را از آینهي روح بزدایی و قلب را به نقطهي مرکزیّهي
کمال مطلق متوجه کنی، در همین عالَم آثار آن را به عیان مییابی. چنان وسعتی در قلبت حاصل شود که محل ظهور سلطنت
لا یسعنی ارضی و لاسمائی و لکن یسعنی قلب » . تامّهي الهیّه شود و از تمام عوالم، فسحت (: فراخی) و سعهي آن بیشتر گردد
و چنان غنا در آن ظاهر گردد که تمام .« من در زمین و آسمان نگنجم، ولی در دل بندهي مؤمنم جاي گیرم «1» ؛ عبدي المومن
ممالک باطن و ظاهر را به پشیزي نشمري و چنان ارادهات قوي گردد که متعلق به ملک و ملکوت نگردد و هر دو عالم را لایق خود
سعدي) آموزهها و پیامها: 1. به فکر کردار خویش ) «2» نداند. طیران مرغ دیدي تو ز پاي بند شهوت بدر آي تا ببینی طیران آدمیّت
باشید که حتی نزدیکان شما بار گناه شما را به دوش نخواهند کشید. 2. مبلغان و رهبران الهی بذر تبلیغ را بر دلهاي آماده بپاشند.
3. تزکیهي نفس و پاکی (عامل رشد و کمال) براي خود انسان است. *** ص: 113 قرآن کریم در
آیات نوزدهم تا بیست و سوم سورهي فاطر چهار مقایسه و تشبیه (براي مؤمن و کافر) بیان کرده و با اشاره به وظیفهي هشدارگري
23 . وَمَا یَسْتَوِي الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ* وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ* وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ* وَمَا یَسْتَوِي - پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: 19
الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَن یَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ* إِنْ أَنتَ إِلَّا نَذِیرٌ و نابینا و بینا مساوي نیستند؛* و تاریکیها
و نور؛* و سایه و گرماي آفتاب (مساوي نیستند)؛* و زندگان و مردگان یکسان نیستند. در حقیقت، خدا (پیام خود را) به گوش هر
کس بخواهد میرساند، و تو ن (- میتوانی سخن خود را) به گوش کسانی که در قبرها هستند برسانی.* تو جز هشدارگري نیستی.
نکتهها و اشارهها: 1. قرآن کریم در این آیات نیز از روش تربیتی مقایسه و تشبیه استفاده کرده است و چهار مثال و تشبیه جالب
براي بیان وضعیت مؤمنان و کافران آورده است، تا افراد با مقایسهي آنان موقعیت خویش را بشناسند و راه صحیح را انتخاب کنند.
2. در این آیات ایمان به نور و بینایی و سایهاي آرام بخش و حیات تشبیه شده است؛ چرا که مؤمن خود را در پرتو نور الهی و نور
وحی قرار میدهد و جانش زنده میشود و حقایق را میبیند و در آن حالت آرام میگیرد. 3. در این آیات کفر به تاریکی،
نابینایی، بادهاي سوزان و مرگ تشبیه شده است؛ چرا که انسان کافر گرفتار تاریکیهاي جهل و کفر است و بر دل و عقل او پرده
افتاده و حقایق را نمیبیند و بادهاي سوزان اضطراب و رنج درونی زندگی او را میسوزاند و او را از حرکت و رشد بازمیدارد و
همچون مردهاي متحرّك میسازد. 4. نور منشأ حیات و حرکت و زندگی و رشد است، اما تاریکی عامل تفسیر قرآن مهر جلد
صفحه 40 از 118
. هفدهم، ص: 114 سکون و رکود و زمینهساز خطرها و مرگ است؛ از این رو ایمان را به نور و کفر را به تاریکیها تشبیه کرد. 5
در این آیات واژهي ظلمات را جمع، ولی واژهي نور را مفرد آورد. شاید این بدان خاطر است که سرچشمهي کفر تاریکیها و
انحرافات متعددي همچون جهل، شرك و ظلم است، اما منشأ ایمان نور واحد خداست. 6. مقصود از مردگانی که سخن پیامبر صلی
الله علیه و آله را نمیشنوند، کافران لجوج و دلمردهاي هستند که گرفتار جهل تعصّب هستند و آمادگی پذیرش حق را ندارند.
زنده دل از مرده، نصیحت نیوش مرده دل از زنده، نگیرد بگوش (سعدي) 7. اگر مردگان سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را
نمیشنوند، پس چرا ما به پیامبر و امامان و شهدا سلام میکنیم؟ پاسخ آن است که اولًا، مردگان به طور طبیعی و عادي چیزي
نمیشنوند و ارتباط آنها با دنیا قطع میشود، اما افرادي همچون شهدا زندهاند و افرادي را که خدا اجازه دهد میتوانند ارتباط خود
را با این جهان برقرار کنند. از این روست که به ما دستور داده شده که به پیامبر صلی الله علیه و آله در نماز سلام کنیم و یا به
و یا پیامبر صلی الله علیه و آله با کشتگان بدر سخن گفت. ثانیاً، مقصود آیهي فوق معناي کنایی، «1» مردگان مؤمن تلقین کنیم
یعنی مردگان متحرّك، همانند کافران است. 8. در این آیات بیان شده که وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله فقط هشدارگري
است. این آیه بدان معنا نیست که وظیفهي او بشارت دادن و رهبري و کارهاي دیگر نیست، بلکه مقصود آن است که وظیفهي
پیامبر اجبار مردم بر ایمان است و او نباید براي این که مردگان متحرك، یعنی کافران لجوج ایمان نمیآورند زیاد غصّه بخورد،
ص: 115 آموزهها و پیامها: 1. با مقایسهي (آثار ایمان و «2» . بلکه وظیفهي او تذکر و هشدار است
کفر راه حق را) انتخاب کنید. 2. آثار کفر، تاریکی، عدم بصیرت، باد سوزان (ناراحتیها) ودلمردگی است. 3. آثار ایمان، نور،
بصیرت، سایهاي (آرامش بخش) و زندگی است. 4. توفیق شنوایی (و هدایت) افراد به دست خداست. 5. وظیفهي مبلغان دینی
هشدارگري است (نه اجبار مردم و غصّهي زیاد). ***
اهداف رسالت پیامبر (ص)
قرآن کریم در آیهي بیست و چهارم سورهي فاطر به اهداف رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره میکند و میفرماید: 24 . إِنَّا
أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَنَذِیراً وَإِن مِنْ أُمَّۀٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ در واقع، ما تو را به حق، بشارتگر و هشدارگر فرستادیم؛ و هیچ امتی نبوده
مگر آنکه هشدارگري، در آن، گذشته است. نکتهها و اشارهها: 1. در آیهي قبل بر هشدارگري پیامبر صلی الله علیه و آله تأکید
شد؛ چون سخن از کافران لجوج بود که همچون مردگان متحرك به حق گوش فرا نمیدادند، ولی در این آیه وظیفهي کلی پیامبر
صلی الله علیه و آله را بیان میکند که هشدارگري و مژدهرسانی است. 2. پیامبران الهی به عنوان مبلغان دینی حالت تعادل را حفظ
میکردند و از طرفی به مؤمنان مژدهي سعادت میدادند و از طرف دیگر کافران و ستمکاران را از عذاب میترساندند. 3. در هر
ملتی پیامبري بوده است؛ البته اعم از پیامرسانان مستقیم یا غیر مستقیم؛ یعنی در میان برخی ملتها پیامبر فرستاده شد و در برخی
ص: 116 دیگر عالمان دینی پیام آنان را رساندند؛ پس مقصود آن است که پیام الهی به گوش همهي
آموزهها و پیامها: 1. مژده رسانی و هشدارگري از اهداف رهبران الهی و مبلغان دینی است. 2. رهبران الهی «1» . ملتها رسیده است
و مبلغان دینی براي تربیت و هدایت مردم از هشدارگري و مژدهرسانی استفاده کنند. 3. پیام الهی به گوش همهي ملتها رسیده
است (پس در این زمینه بهانه تراشی نکنید). *** قرآن کریم در آیات بیست و پنجم و بیست و ششم سورهي فاطر به واکنش منفی
کافران در برابر پیامبران الهی و کتابهاي آسمانی و فرجام عذابآلود آنان اشاره میکند و میفرماید: 25 و 26 . وَإِن یُکَذِّبُوكَ فَقَدْ
کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْکِتَبِ الْمُنِیرِ* ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ و اگر تو را تکذیب
کنند، پس به تحقیق، کسانی که پیش از آنان بودند (نیز پیامبران خود را) تکذیب کردند؛ در حالی که فرستادگانشان با دلایل
روشنِ (معجزه آسا) و نوشتههاي متین و کتاب روشنیبخش به سراغ آنان آمدند.* سپس کسانی را که کفر ورزیدند، گرفتار
صفحه 41 از 118
به معناي دلایل « بیّنات » . (مجازات) ساختم؛ پس انکار [من چگونه بود؟! ص: 117 نکتهها و اشارهها: 1
به معناي نوشتههاي استوار است که در « زُبُر » . روشن است که در این جا مقصود معجزات پیامبران است که دلیل حقّانیّت آنهاست. 2
این جا یا اشاره به کتابهاي قبل از موسی است و یا کتابهایی که در بردارندهي اندرز و نصایح و مناجات بودهاند (همانند زبور
به معناي کتاب روشنی بخش است که در این جا یا اشاره به تورات و کتابهاي آسمانی بعدي است و یا « کتاب مُنیر » . داود). 3
4. این آیات «1» .( اشاره به کتابهاي آسمانی است که داراي احکام و قوانین فردي و اجتماعیاند (همچون تورات، انجیل و قرآن
به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و رهبران الهی و مبلغان دینی دلداري میدهد که از مخالفتهاي کافران ناراحت نباشید که این
روش در طول تاریخ ادامه داشته است؛ و نیز به مخالفان هشدار میدهد که کافران قبلی گرفتار عذاب شدند، پس شما هم از
مجازات الهی بهراسید. آموزهها و پیامها: 1. خط مخالفت با رهبران الهی و کتابهاي آسمانی در طول تاریخ بشر ادامه داشته است.
2. پیامبران همراه با دلیل و کتاب به سراغ مردم میآمدند. 3. مخالفان اسلام فرجام عذابآلود کافران گذشته را بنگرند و عبرت
گیرند. *** قرآن کریم در آیهي بیست و هفتم سورهي فاطر به نشانههاي خدا در صحنهي آسمان و طبیعت رنگارنگ اشاره
میکند و میفرماید: 27 . أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُ دَدٌ بِیضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ
أَلْوَانُهَا وَغَرَابِیبُ سُودٌ ص: 118 آیا نظر نکردهاي که خدا از آسمان، آبی فرو فرستاد، به وسیلهي آن
محصولاتی که رنگهایش متفاوت است (از زمین) خارج ساختیم و از کوهها راهها (و رگهها) ي سپید و سرخ، که رنگهایش
متفاوت است و سیاه سیاه (آفریدیم)؟! نکتهها و اشارهها: 1. این آیه با یک پرسش شروع شده که حسّ کنجکاوي انسان را بر
میانگیزد، تا به صفحهي زیباي طبیعت بنگرد و ببیند که چگونه خدا از آبی بیرنگ صدها رنگ پدید آورده است که میوهها و
به معناي رنگهاست که ممکن است اشاره به رنگهاي ظاهري میوهها و یا « ألوان » کوههاي رنگارنگ از جملهي آنهاست. 2. تعبیر
کنایه از تفاوت ساختمان و طعم و خواص میوهها باشد که در هر صورت نشانهاي از قدرت بیانتهاي پروردگار است. 3. مقصود از
خیابانهاي رنگارنگ در کوهها، یا همان جادههاي کوهستانی است که با رنگهاي مختلف و پر پیچ و خم، زیبایی خاصی در
طبیعت دارد و باعث میشود که انسان راه را گم نکند و یا مقصود آن است که خود کوهها همچون خیابانها و خطوطی بر سطح
آري این خیابانها و کوههاي رنگارنگ را دست تقدیر الهی بر «1» . زمین کشیده شدهاند و به رنگهاي متفاوت دیده میشوند
چهرهي زمین ترسیم کرد و نشانهي قدرت اوست. آموزهها و پیامها: 1. با مطالعات رنگشناسی، خداشناس شوید. 2. به صحنهي
طبیعت رنگارنگ و نزول باران بنگرید (و نشانههاي عظمت و قدرت خدا را ببینید). *** ص: 119
چرا فقط دانشمندان از خدا میهراسند؟
قرآن کریم در آیهي بیست و هشتم سورهي فاطر به نقش آفرینی خدا در رنگها و واکنش دانشمندان در برابر خدا اشاره میکند و
میفرماید: 28 . وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَ ذلِکَ إِنَّمَا یَخْشَ ی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ و از مردم و
جنبندگان و دامها (انواعی هستند) که رنگهایشان همانگونه متفاوت است. از میان بندگان خدا، فقط دانشوران از او هراس دارند؛
[چرا] که خدا شکست ناپذیري بسیار آمرزنده است. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به رنگهاي مختلف انسانها همچون سیاه،
سفید و سرخ اشاره شده است، به طوري که گاهی دو برادر دو قلو یک رنگ نیستند؛ همان طور که رنگهاي باطنی افراد و خُلق و
خوي آنان و استعدادهایشان متفاوت است و همه نشانهي عظمت و قدرت آفریدگار است. 2. در عالم جنبندگان و حیوانات نیز
رنگها و انواع زیادي وجود دارد که انسان را مجذوب و مبهوت میسازد تا بگوید: این همه نقش عجب بردر و دیوار وجود هر که
به معناي ترس آمیخته با تعظیم است و غالباً در مواردي به کار میرود که از علم و « خَشیت » . فکرت نکند نقش بود بر دیوار 3
در قرآن کریم مقام خشیت و هراس از خدا مخصوص دانشمندان شمرده شده است؛ زیرا آنان «1» . آگاهی سر چشمه گرفته باشد
صفحه 42 از 118
عظمت خدا را درك میکنند و به خاطر این آگاهی از او هراس دارند. 4. هراس دانشمندان از خدا به معناي ترس از مسئولیتهاي
خویش ص: 120 است؛ یعنی هراس دارند که شاید آنچه شایستهي مقام با عظمت خداست به جا
نیاورده و وظایف خود را به خوبی انجام نداده باشند و یا این که مخالفت فرمان او کرده باشند. 5. در حدیثی از امام صادق علیه
السلام روایت شده که در مورد آیهي فوق فرمودند: مقصود از دانشمندان، کسانی هستند که اعمالشان گفتار آنان را تأیید میکند و
و در حدیث دیگري آمده است: دانشمندترین شما به خدا کسی «1» . کسی که گفتارش با کردارش هماهنگ نباشد دانشمند نیست
6. در این آیه هراس «2» .( است که بیشتر براي خدا بترسد (که مبادا مسئولیت خویش و دستورات الهی را انجام نداده باشد
دانشمندان را پس از دعوت به مطالعهي رنگها فرمود؛ یعنی نخست به علوم تجربی اشاره کرد و سپس به واکنش دانشمندان در
برابر خدا؛ از این مطلب استفاده میشود که مقصود از دانشمندان در این آیه فقط دانشمندان دینی نیست، بلکه عالمان علوم تجربی
را نیز شامل میشود؛ البته دانشمندانی که از علوم تجربی و مطالعه در پدیدههاي طبیعی راهی به سوي درك عظمت و قدرت خدا
میگشایند و حتی رنگهاي طبیعی را نشانههاي خدا میدانند. پس لازم است که علم جهتدار باشد و انسان را با خدا پیوند دهد
وگرنه آن علم براي بشریت سودمند نیست و گاهی مایهي نابودي بشر میشود. 7. در پایان آیه به عزّت و آمرزش الهی اشاره شده
است؛ عزّت و قدرت شکستناپذیر الهی عامل خشیّت و هراس انسان دانشمند، و آمرزش او عامل امید و حرکت تکامل آفرین
میشود. ص: 121 آموزهها و پیامها: 1. با رنگشناسی، خداشناس شوید. 2. به رنگهاي مختلف
انسانها، جنبندگان و دامها بنگرید (تا نشانههاي عظمت خدا را دریابید). 3. بندگان دانشمند خدا (عظمت او را درك میکنند و از
مقام او) میهراسند. 4. علم شما جهتدار باشد. *** قرآن کریم در آیات بیست و نهم و سیام سورهي فاطر به تجارت پرسود
مؤمنان با پروردگار اشاره میکند و میفرماید: 29 و 30 . إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلَانِیَۀً
یَرْجُونَ تِجَ ارَةً لَن تَبُورَ* لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدَهُم مِن فَضْ لِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَ کُورٌ در حقیقت، کسانی که کتاب خدا را میخوانند [و
پیروي میکنند] و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به آنان روزي دادهایم، پنهانی و آشکارا، (در راه خدا) هزینه میکنند، داد و
ستدي بی کساد امید دارند.* تا (خدا) پاداششان را به طور کامل به آنان بدهد و از بخشش خود برایشان بیفزاید؛ [چرا] که او بسیار
«1» ؛ کتاب خدا، خواندن و پیروي کردن از آن است « تلاوت » آمرزنده [و] بسی سپاسگزار است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
یعنی آنان آیات الهی را میخوانند و بر اساس آن به نماز و انفاق میپردازند. 2. مؤمنان راستین از طرفی به وسیلهي نماز با خدا
ارتباط برقرار میکنند و از طرف دیگر به وسیلهي انفاق و بخشش با مردم پیوند میخورند. ص: 122
مؤمنان شامل بخشش ثروت، علم، نیرو، تجربه و تمام مواهب خدادادي میشود که گاهی مخفیانه انجام میشود که « انفاق » .3
نشانهي اخلاص است و گاهی آشکارا که موجب تشویق دیگران میگردد. 4. مقصود از تجارت بیفساد و بدون کساد آن است
که مؤمنان با خدا معامله میکنند؛ یعنی کتاب او را میخوانند و به محتواي آن عمل میکنند و از مال خود میبخشند و خدا نیز «1»
پاداش آنان را کامل میدهد و چیزي نیز به آنان اضافه میدهد که البته این تجارتی پرسود است. 5. هنگامی که انسان با انسانی
معامله میکند، در عوض کالاي او قیمتی برابر میدهد، اما خدا در تجارت با انسان: - خودش سرمایه را در اختیار انسان قرار
میدهد؛ - خودش خریدار است در حالی که نیاز به خرید ندارد؛ - پاداش انسان را به طور کامل میدهد؛ - پاداشی اضافه نیز به
انسان میدهد؛ - خطاها و گناهان انسان را میآمرزد؛ - از انسان تشکر میکند (و برترین پاداشها را به او میدهد). و اینها نهایت
لطف الهی را نشان میدهد که خدایی که مالک انسان و همهي اموال اوست از او تشکر میکند و به او مزد میدهد (گویی بندگان
از او طلبکار هستند). 6. برخی مفسران برآناند که آیهي فوق به دنبال آیهي قبل، صفات و ویژگیهاي دانشمندان راستین را بیان
میکند که در دل خشیت خدا دارند و بر زبان آیات الهی را تلاوت میکنند و با خدا و خلق ارتباط دارند و دل به تجارت با خدا
7. در این آیه اخلاق مؤمنان راستین بیان شده است که در انجام ص: 123 «2» . بستهاند، که باقی است
صفحه 43 از 118
کارهاي نیک جز پاداش الهی را نمیخواهند و به دنبال ریاکاري و تمجید مردم نیستند. 8. در حدیثی از امام علی علیه السلام
9. در برخی احادیث از پیامبر «1» . روایت شده است: بدانید که براي شما بهایی غیر از بهشت نیست، پس خود را به غیر آن نفروشید
صلی الله علیه و آله روایت شده که مقصود از پاداش و فضل الهی که به مؤمن نیکوکار داده میشود، همان مقام شفاعت است که
البته این حدیث یکی از مصادیق فضل الهی «2» . به او داده میشود تا از افراد (دوزخی) که در دنیا به او نیکی کردهاند شفاعت کند
را بیان میکند، و گرنه بخشش خدا وسیع است و شامل نعمتهاي معنوي دیگري نیز میشود. 10 . در این آیه به آمرزش و
سپاسگزاري خدا اشاره شده است؛ یعنی اول خدا مؤمنان خطاکار را میآمرزد و از گناه پاك میکند؛ سپس از آنان تشکر میکند
و به آنها پاداش میدهد. آري؛ اگر او آمرزشگر نبود، ممکن بود برخی افراد به خاطر سوابق سوء خود مستحق پاداش و فضل الهی
نباشند، ولی او اول مردمان را میبخشد، تا زمینهي پاداش او را پیدا کنند، سپس از آنان تشکر میکند. آموزهها و پیامها: 1. تلاوت
قرآن، نماز و بخشش، تجارتی پرسود است که پاداشهاي الهی را به دنبال دارد. 2. بخشش مخفی و آشکار هر دو خوب است.
3. به دنبال تجارتی بیکساد و ماندگار باشید. 4. هدف کارهاي نیک شما پاداش الهی ص: 124
باشد. 5. خدا بسیار سپاسگزار است و علاوه بر پاداش معمولی، بخشش هم دارد. *** خداي متعالی در آیات سی و یکم و سی و
دوم سورهي فاطر به حقانیّت قرآن و واکنشهاي سه گروه از مردم در برابر آن اشاره میکند و میفرماید: 31 و 32 . وَالَّذِي أَوْحَیْنَا
إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَبِ هُوَ الْحَقُّ مُ َ ص دِّقاً لِّمَ ا بَیْنَ یَدَیْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِ یرٌ* ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَبَ الَّذِینَ اصْ طَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ
لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِ دٌ وَمِنْهُمْ سَ ابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ و آنچه از کتاب (قرآن) به سوي تو وحی کردیم فقط
حق است، در حالی که مؤیّد (کتابهاي) پیشین است؛ قطعاً خدا نسبت به بندگانش آگاه و بیناست.* سپس کتاب (: قرآن) را به
کسانی از میان بندگانمان که برگزیدیم به ارث دادیم؛ پس، برخی از آنان به خودشان ستم کردند و برخی از آنان معتدل بودند و
به معناي « حَق » . برخی از آنان به رخصت الهی به نیکیها پیشی گیرندهاند؛ این فقط فضیلت بزرگ است. نکتهها و اشارهها: 1
مطابقت و موافقت است که به چند چیز گفته میشود: اول، کسی که بر اساس حکمت ایجاد میکند. دوم، چیزي که بر اساس
حکمت ایجاد شده است. سوم، اعتقادي که مطابق با واقع است. و چهارم، سخنان و افعالی که طبق وظیفه و در وقت مقرر انجام
و قرآن بر همهي معانی، حق است؛ چرا که سخنی مطابق واقع است که بر اساس حکمت آفریده شده و در وقت مناسب «1» . شدهاند
فرود آمده است. 2. قرآن حق است؛ مطابق واقع و حقیقت است و تناقض و خرافات در آن ص: 125
وجود ندارد و معارف آن هماهنگ با منطق و عقل است و قوانین آن منطبق با نیازهاي انسان. 3. تایید کتابهاي آسمانی پیشین
توسط قرآن دلیل صدق گفتار قرآن است، همان طور که نزول آن از طرف خداي آگاه و بینا دلیل بر حقانیّت آن است؛ چرا که
خدا از نیازهاي انسان آگاه است و از این رو آیات قرآن مطابق با نیازهاي واقعی انسان است. 4. خدا قرآن را به گروهی ارث داد؛
یعنی قرآن بدون زحمت و داد و ستد به دست مسلمانان رسید. 5. مسلمانان در برابر قرآن سه گروه شدند و سه واکنش متفاوت
نشان دادند: اول، گروهی از مسلمانان در وظیفهي پاسداري از قرآن کوتاهی کردند و به احکام آن عمل نکردند و بدین صورت بر
خویشتن ستم نمودند. دوم، گروهی راه میانه را انتخاب کردند و به پاسداري از قرآن پرداختند، اما در این راه نارساییهایی نیز
داشتند. و سوم، گروه ممتازي که وظایف خود را در پاسداري و عمل به قرآن به خوبی انجام دادند و بر همگان پیشی گرفتند و
داراي فضیلت بزرگی شدند. 6. در احادیث متعددي از اهل بیت علیهم السلام روایت شده که مقصود از گروه اول، یعنی ستمکاران
به خود، کسانی هستند که امام خویش را نمیشناسند؛ و منظور از گروه دوم، یعنی افراد معتدل، پیروان عارف امامان علیهم السلام
البته روشن است که «1» . هستند و منظور از گروه سوم، یعنی پیشی گیرندگان در نیکیها، همان امامان معصوم علیهم السلام هستند
این گونه احادیث مصادیق روشن آیه را بیان میکنند و به معناي انحصار معناي آیه در این موارد نیستند. تفسیر قرآن مهر جلد
که کتاب قرآن به آنان داده شده است، برخی از مسلمانان باشند « برگزیدگان الهی » 7. مانعی ندارد که مقصود از هفدهم، ص: 126
صفحه 44 از 118
و این تعبیرات در قرآن مکرر آمده که مطلبی را که مخصوص برخی مردم است به همهي آنان نسبت میدهد. از این رو در برخی
یعنی همهي «1» . احادیث آمده است که مقصود از برگزیدگان، فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله از نسل فاطمه علیها السلام هستند
آموزهها و پیامها: 1. قرآن «2» . مردم شریک در وراثت قرآن هستند، ولی پاسداران حقیقی فقط یک گروه از سه گروه مردم هستند
کتاب حق (و مطابق واقعیتها و بر اساس حکمت) است. 2. قرآن بدون زحمت به دست مسلمانان رسیده، ولی در مقام عمل فقط
یک گروه پاسدار آناند. 3. مردم در برابر قرآن سه واکنش ستمکارانه، معتدلانه و مسابقهگونه دارند. 4. هر کس پاسدار عمل به
قرآن نباشد، به خود ستم کرده است. 5. پیش روان در نیکیها، صاحب فضیلت بزرگی هستند. *** قرآن کریم در آیات سی و
35 . جَنَّاتُ - سوم تا سی و پنجم سورهي فاطر به پاداشهاي بهشتی نیکوکاران و سخنان شکرآمیز آنان اشاره میکند و میفرماید: 33
عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَ اوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤاً وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ* وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ
شَکُورٌ* الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَۀِ مِن فَضْ لِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ ص: 127 (پاداش
آنان) بوستانهاي (ویژهي بهشتِ) ماندگار است، در حالی که در آنها وارد میشوند؛ (و) در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید
ستایش مخصوص خدایی است که اندوه را از ما برطرف » : آراسته میشوند و لباسهایشان در آنجا حریر است.* و میگویند
ساخت؛ قطعاً، پروردگار ما بسیار آمرزنده [و] بسی سپاسگزار است؛* (همان) کسی که از بخشش خود ما را در سراي ماندنی جاي
نکتهها و «. داد؛ در حالی که در آنجا هیچ رنجی (جسمی) به ما نمیرسد، و (نیز) در آنجا هیچ خستگیِ (روحی) به ما نمیرسد
همان بوستانهاي ماندگار و باثبات بهشتی است. این تعبیر نشان میدهد که نعمتهاي بهشتی « جَنّات عَدْن » اشارهها: 1. مقصود از
ثابت و جاویدان است و همچون مواهب دنیوي زوالپذیر نیست. 2. در این آیه به زیورهاي بهشتیان همچون دستبندهاي طلا و
مروارید و لباسهاي حریر اشاره شده است. در مورد این تعبیرات دو نکته قابل توجه است: اول آن که خداوند در بهشت به مؤمنان
نیکوکاري که در دنیا دستورات شرعی را رعایت میکردند و از نعمتها محروم بودند، بهترین زیورها را ارزانی میدارد. دوم آن
که در بهشت نعمتها و زیورهایی است که در تصور ما نمیگنجد و بیان آنها الفبا و فرهنگ دیگري میطلبد؛ از این رو با همین
« حَزَن » 3. مقصود از «1» . الفاظ محدود که نعمتهاي دنیوي را بیان میکند شبحی از آن نعمتهاي بزرگ را براي ما بیان میدارند
همان غم و اندوهی است که روح انسان را میآزارد که شامل اندوههاي دنیوي و اندوه در رستاخیز میشود؛ یعنی در بهشت تمام
4. مقصود از ناراحتیها و اندوهها و ناامنیها و ترس از عذاب و مرگ و فنا برطرف میشود. ص: 128
زحمت و رنج است، ولی برخی گفتهاند که نَصَب به معناي زحمتهاي جسمانی و لُغوب به معناي ناراحتیهاي « نَصَب ولُغُوب »
چون در آن جا امنیت، آرامش و نعمتهاي فراوان جاویدان و زوالناپذیر وجود دارد و از «1» . روحانی و سستی و واماندگی است
کارهاي سخت، جنگ، بیماري و مرگ خبري نیست. 5. خدا هم آمرزشگر است و هم سپاسگزار، از طرفی گناهان انسان را
میبخشد و پاك میکند و از طرف دیگر از کارهاي نیک انسان تشکر میکند و به او نعمتهاي بهشتی میدهد و این نهایت لطف
پروردگاري است که خود مالک همه چیز است. آموزهها و پیامها: 1. اگر زیورهاي بهشتی و آرامش بدون رنج میخواهید، مؤمن
نیکوکار شوید. 2. خدا با زیورهاي عالی بهشتی جبران زحمات مؤمنان نیکوکار را مینماید. 3. بهشتیان در بهشت نیز با یاد
نعمتهاي الهی ستایشگر اویند. 4. بهشت، نتیجهي فضل و بخشش الهی است. 5. پروردگاري آمرزنده و سپاسگزار دارید (که
پاداش شما را میدهد و خطاهاي شما را میبخشد). *** قرآن کریم در آیات سی و ششم و سی و هفتم سورهي فاطر به فرجام
عذابآلود کافران ناسپاس و تقاضاي بازگشت آنان اشاره میکند و میفرماید: 36 و 37 . وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا یُقْ َ ض ی
عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُم مِنْ عَذَابِهَا کَ ذلِکَ نَجْزِي کُلَّ کَفُورٍ* وَهُمْ یَصْ طَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحاً غَیْرَ الَّذِي کُنَّا
نَعْمَلُ أَوَ لَمْ نُعَمِّرْکُم مّا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَن تَذَکَّرَ وَجَاءَکُمُ النَّذِیرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَصِ یرٍ ص: 129 و
کسانی که کفر ورزیدند، آتش جهنّم براي آنهاست؛ (حکمِ) پایان (عمر) شان داده نمیشود تا بمیرند و عذاب آن (جهنّم) از آنان
صفحه 45 از 118
اي پروردگار ] » : کاسته نمیشود؛ این گونه هر (انسان) بسیارناسپاس را کیفر میدهیم.* و آن (دوزخی) ها در آنجا فریاد میزنند
و (در پاسخ به آنان گفته میشود:) آیا شما را .« ما! ما را بیرون آور تا [کار] شایستهاي انجام دهیم غیر از آنچه انجام میدادیم
چندان عمر ندادیم که هر کس تذکّرپذیر است در آن (مدّت) متذکّر شود؟! و هشدارگر (ي از پیامبران) به سراغ شما نیامد؟! پس
(عذاب را) بچشید و هیچ یاوري براي ستمکاران نیست. نکتهها و اشارهها: 1. روش تربیتی قرآن کریم آن است که معمولًا سرنوشت
دو گروه مؤمنان و کافران را در کنار هم بیان میکند تا مژده و هشدار در کنار هم باشد و انسانها بتوانند با مقایسهي آنها راه
صحیح را انتخاب کنند؛ از این رو در آیات قبل فرجام مؤمنان نیکوکار بیان شد و در این آیات فرجام کافران ناسپاس بیان میشود.
2. در این آیات سرنوشت کافران و عذاب دردناك آنان به خوبی به تصویر کشیده شده است. آنان در عذاب دوزخ ماندهاند؛ نه
مرگ آنها میرسد تا راحت شوند و نه عذاب آنان تخفیف داده میشود و نه اجازهي بازگشت به دنیا به آنان داده میشود. آري؛
آنان در آتش زندانیاند. 3. در این آیات به سه عامل عذاب اشاره شده است: الف) آنان ناسپاس بودند؛ ب) ستمکار بودند؛ ج)
کافر بودند. 4. مقصود از ناسپاسی کافران آن است که آنان از نعمت پیامبران هشدارگر و عمر طولانی خود استفاده نکردند و
و به تکذیب پیامبران و آیات الهی پرداختند و با «1» سرمایههاي خود را از دست ص: 130 دادند
پیمودن راه شرك و کفر و گناه به خویشتن ستم کردند و در برابر خدا ناسپاسی نمودند. 5. در برخی احادیث آمده است که مقصود
و در برخی دیگر آمده است که مقصود شصت سال است که راه عذر بر او بسته «2» از عمر طولانی در آیهي فوق هجده سال است
شاید این روایات به حد اقل و حد اکثر عمر کافی اشاره میکنند؛ عمري که به انسان فرصت کارهاي شایسته را «3» . میشود
میدهد. 6. کافران هنگامی که نتایج کردار بد خویش را در دوزخ میبینند، پشیمان میشوند و فریاد میکشند و تقاضاي بازگشت
به دنیا میکنند تا کارهاي شایسته انجام دهند. اما بازگشت از مراحل تکاملی جهان محال است؛ همان طورکه انسان جوان نمیتواند
به دوران جنینی بازگردد و بر فرض آن که چنین بازگشتی ممکن شود کافران فراموشکار بار دیگر همان گناهان قبلی را تکرار
خواهند کرد. 7. تعبیر این آیات نشان میدهد که کافران کوچکترین عمل صالحی انجام ندادهاند و هیچ راهی به سوي خدا نداشته
8. تعبیرات آیهي دوم، کنایهي لطیفی است که کافران کارهاي خود را صالح میپنداشتند (چون نفس «4» . و غرق در گناه بودهاند
آنان یا شیطان، اعمال بدشان را براي آنان آراسته بود)؛ از این رو میگویند الآن میخواهیم برگردیم و غیر از آن اعمال را انجام
. ص: 131 آموزهها و پیامها: 1. کفر، ناسپاسی و ستمکاري سه عامل عذاب انسان است. 2 «5» . دهیم
کافران زندانی عذاب الهی هستند و یاري و تخفیف و رهایی و مرگی در کار نیست. 3. قبل از پشیمانیِ رستاخیز از فرصت عمر
خویش و هشدارهاي رهبران الهی استفاده کنید و کردار خود را تغییر دهید. 4. هر کس در دنیا بیدار نشود در دوزخ بیدار میشود و
فریاد پشیمانی سر میدهد (ولی دیگر سودي ندارد). *** قرآن کریم در آیهي سی و هشتم سورهي فاطر به آگاهی خدا از اسرار
جهان اشاره میکند و میفرماید: 38 . إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَیْبِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ در حقیقت، خدا داناي نهان
صاحب سینهها « ذاتُ الصُ دور » آسمانها و زمین است که او به (اسرار) درون سینهها داناست. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
ودلهاست. این تعبیر کنایهي لطیفی از عقاید و نیّتهایی است که در دل و ذهن انسان وجود دارد و گویی مالک دل انسان میشود
و خدا از آنها آگاه است. 2. این آیه هشداري به همهي انسانهاست که در نیّت خویش اخلاص داشته باشند که خدا از همهي
اسرار و نهان آگاه است و کمترین ناخالصی نیّت را میداند و نیز هشداري به کافران است که خدا میداند کافران در گذشته با عمر
خویش و پیامبران چه کردند و اگر به دنیا ص: 132 بازگردند چه میکنند. آموزهها و پیامها: 1. قلمرو
علم الهی را بشناسید که علم خدا بیکران است. 2. خدا از درون و برون شما آگاه است (پس مواظب کردار و نیّت خود باشید).
***
قوانین الهی
صفحه 46 از 118
قرآن کریم در آیهي سی و نهم سورهي فاطر با یادآوري خلافت انسانها به پیامدهاي کفر اشاره میکند و میفرماید: 39 . هُوَ الَّذِي
جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَن کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتاً وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَاراً او
کسی است که شما را جانشینانی در زمین قرارداد؛ و هر کس کفر ورزد، کفرش بر [زیان اوست؛ و کافران را کفرشان، در نزد
به معناي « خَلائِف » . پروردگار آنان، جز کینه نمیافزاید؛ و (نیز) کفرشان جز زیان بر کافران نمیافزاید. نکتهها و اشارهها: 1
جانشینان است که در این جا یا به معناي جانشینی و نمایندگی خدا در زمین است و یا به معناي جانشینی اقوام پیشین که این دلیل بر
2. خلافت انسان اشاره به آن است که خدا همهي «1» . لطف خدا بر انسان است که امکانات زمین را در اختیار او گذاشته است
نعمتها و نیروها را در اختیار انسان گذاشته است، پس باید سپاسگزار و ستایشگر او باشد و نیز اشاره به آن است که زندگی
انسانها بر روي زمین جاودانی نیست و هر چند وقت گروههاي جدید جايگزین میشوند، پس باید درست بنگرند که چه میکنند
3. در این آیه به یک قانون در مورد کفر ص: 133 «2» . و چه تاریخی را براي خود رقم میزنند
چرا که اولًا، کفر انسان باعث زیان معنوي، ؛«. هر کس کافر شود کفرش به زیان خود اوست » انسانها اشاره شده است و آن این که
یعنی دوري از خدا و خشم او میشود. ثانیاً، کفر انسان باعث از دست رفتن سرمایهي عمر و استعداد انسان میشود و او را در
رستاخیز گرفتار آتش میکند که همهي اینها خسارت است. 4. با توجه به این که دگرگونی و احساسات در خدا وجود ندارد
مقصود از خشم پروردگار در این آیه چیست؟ خشم در مورد انسان به معناي هیجان درونی و دگرگونی حالات روانی و افزایش
احساسات است، اما این مطالب متغیر در مورد خدا وجود ندارد؛ بنابر این خشم خدا به معناي دوري انسان از لطف و رحمت الهی و
با فعل مضارع آمده است که دلالت بر استمرار « افزوده شدن خشم و خسارت کافران » گرفتار شدن او به عذاب الهی است. 5. تعبیر
میکند. این تعبیر اشارهي لطیفی است به این که انسان همواره میخواهد سود زیادتري ببرد، ولی بر عکس، کفر باعث افزایش
دایمی خسارت و خشم الهی میشود. آموزهها و پیامها: 1. شما جانشینان (خدا و اقوام گذشته) بر زمین هستید (پس قدر موقعیت
خویش را بدانید). 2. کفر نورزید که پیامدهاي کفر، به زیان خود کافر است. 3. کفر نتیجهاي جز خشم الهی و خسارت ندارد. ***
ص: 134 قرآن کریم در آیهي چهلم سورهي فاطر به فقدان دلیل عقلی و نقلی براي شرك اشاره
میکند و میفرماید: 40 . قُلْ أَرَأَیْتُمْ شُرَکَاءَکُمُ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِی مَاذَا خَلقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِی السَّماوَاتِ أَمْ
به من بنمایانید، آیا به نظر شما (معبودان و) » : آتَیْنَاهُمْ کِتَاباً فَهُمْ عَلَی بَیِّنَتٍ مِّنْهُ بَلْ إِن یَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُ هُم بَعْضاً إِلَّا غُرُوراً بگو
شریکانتان، که جز خدا میخوانید (و میپرستید)، چه چیزي از زمین را آفریدهاند؟ بلکه آیا آنان شرکتی در (آفرینش و مالکیت)
بلکه ستمکاران، برخی «!؟ آسمانها داشتهاند؟! بلکه آیا به آنان کتابی دادهایم و آنان دلیل روشنی از آن (براي شرك خود) دارند
از آنان به برخی (دیگر)، جز فریب، وعده نمیدهند. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به بیدلیل بودن شرك اشاره شده است و از
. مشرکان میخواهد که اگر دلیل عقلی یا نقلی براي اثبات شرك دارند بیاورند و همتایان خدا و معبودان خود را اثبات کنند. 2
نخست از مشرکان دلیل عقلی بر توانمندي معبودان میخواهد که اگر آن معبودان چیزي از زمین خلق کردهاند یا در آفرینش
آسمانها شریک بودهاند، آن را بیان کنند و اگر چیزي نیافریدهاند، پس توحید در خالقیت براي خدا اثبات میشود. 3. دوم از
مشرکان دلیل نقلی میخواهد که اگر معتقدید معبودان مقام شفاعت دارند، دلیلی از کتابهاي آسمانی بیاورید و اگر دلیلی ندارید
پس بطلان شرك کاملًا اثبات میشود وادعاي شما دروغ و فریب است. 4. مقصود از ستمکاران در این آیه همان مشرکان هستند و
این تعبیر اشاره به آن است که شرك نوعی ستم به خویش است. 5. در این آیه بیان شده که شرك وعدهاي دروغ و فریب است که
مشرکان ستمکار آن وعدهي توخالی را از یکدیگر میگیرند و به صورت شایعهاي به یکدیگر القا میکنند. تفسیر قرآن مهر جلد
6. مقصود از زمین و آسمان در این آیه مجموعهي آفریدههاي آسمانی و زمینی است. آموزهها و پیامها: 1. از هفدهم، ص: 135
صفحه 47 از 118
مخالفان دین اسلام دلیل بخواهید. 2. شرك دلیل عقلی و نقلی ندارد. 3. معبودان دروغین مشرکان ناتواناند. 4. شرك نوعی ستم
(به خویش) است. 5. مشرکان ستمکار، وعدههاي دروغ و فریب میدهند (پس مراقب باشید فریب نخورید). *** قرآن کریم در
آیهي چهل و یکم سورهي فاطر به قدرت الهی در حفط تعادل کرات آسمانی اشاره میکند و میفرماید: 41 . إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ
السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَ کَهُمَا مِنْ أَحَ دٍ مِن بَعْدِهِ إِنَّهُ کَانَ حَلِیماً غَفُوراً در حقیقت، خدا (أجرام) آسمانها و
زمین را نگاه میدارد تا مبادا (از مسیر منحرف و) فنا شوند و اگر در (آستانهي) فنا قرار گیرند، هیچ کس بعد از او آنها را نگاه
نمیدارد؛ که او بردباري بسیار آمرزنده است. نکتهها و اشارهها: 1. همان طور که آفرینش جهان با خداست، حفظ و نگهداري آن
نیز با اوست و خداست که تعادل کرات آسمانی و زمین را حفظ میکند؛ یعنی اوست که نظام دقیق منظومهي شمسی و حرکت
سیارات و ستارگان آسمان را به طور دقیق آفریده و تنظیم کرده است که میلیونها سال است بر اساس نیروي جاذبه متعادل شده، به
2. جهان در هر لحظه نیازمند طور منظم حرکت میکنند و از مسیر خود منحرف نمیگردند. ص: 136
فیض الهی است، بلکه هر لحظه آفرینش تازهاي مییابد و به نیروي نگاه دارنده نیازمند است و اگر لحظهاي رابطهي آن با مبدأ
3. اگر کرات آسمانی و زمین در معرض زوال و سقوط قرار گیرند، کسی جز «1» . هستی قطع شود، زایل میگردد و نابود میشود
خدا نمیتواند آن را حفظ کند و این وقتی به خوبی لمس میشود که یک ستارهي دنبالهدار از کنار زمین میگذرد و احتمال
برخورد آن با کرهي زمین زیاد است در آن لحظه همه نگران میشوند ولی از دست هیچ کس کاري ساخته نیست، جز خدا و در
این لحظات است که همگان متوجه میشوند که نیازمند حفظ الهی هستند. آموزهها و پیامها: 1. حفظ تعادل کرات آسمانی و زمین
به دست خداست. 2. با مطالعه در نظام کرات آسمانی، خداشناس شوید. 3. خدا قدرتمند، بردبار و بسیار آمرزشگر است. ***
قرآن کریم در آیات چهل و دوم و چهل و سوم سورهي فاطر به ادعاهاي توخالی و قسم شکنی، نیرنگ بازي و تکبّر مشرکان و
قانون بازتاب حیلهگري و تغییرناپذیري سنتهاي الهی اشاره میکند و میفرماید: 42 و 43 . وَأَقْسَ مُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَهُمْ
نَذِیرٌ لَّیَکُونُنَّ أَهْدَي مِنْ إِحْدَي الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِیرٌ مَّا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً* اسْتِکْبَاراً فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا
بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا ص: 137 و با
شدیدترین سوگندهایشان به خدا قسم خوردند که اگر هشدارگري (از پیامبران) به سراغ آنان آید، قطعاً، از هر یک از امتها (ي
دیگر) رهیافتهتر شوند؛ و (لی) هنگامی که هشدارگري به سراغ آنان آمد، جز نفرت بر آنان نیفزود.* (این نفرت) به خاطر استکبار
در زمین و فریب بد (آنان) بود، و فریب بد، جز گریبانگیر اهلش نمیشود؛ و آیا جز روش (و سرنوشت) پیشینیان را انتظار دارد؟! و
براي روش (و قانون) خدا هیچ جايگزینی نخواهی یافت و براي روش (و قانون) خدا هیچ دگرگونی نخواهی یافت. شأن نزول:
حکایت کردهاند که مشرکان عرب میشنیدند که امتهاي پیشین همچون یهود، پیامبرانشان را تکذیب کردند یا به قتل رساندند و
در این هنگام مشرکان میگفتند: ما چنین نیستیم و اگر پیامبري به سراغ ما آید ما هدایت پذیرترین امتها هستیم، ولی هنگامی که
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به سراغشان آمد او را تکذیب کردند. آیهي فوق فرو فرستاده شد و ادعاهاي توخالی مشرکان را
در اصل به معناي دست راست است و از آن جا که با دست « أَیْمان » . نکتهها و اشارهها: 1 «1» . یادآور شد و آنها را ملامت کرد
راست سوگند میخورند و یا با یکدیگر عهد میبندند، به هر سوگندي گفته میشود و در این جا به سوگندهاي مشرکان در مورد
هدایتپذیري و پیروي از پیامبران الهی اشاره دارد. 2. مشرکان ادعاي توخالی میکردند، و گرنه قبلًا نیز از آیینهاي حق همچون
آیین ابراهیم علیه السلام فاصله گرفته بودند و بعد از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فاصله آنان از حق زیادتر شد؛ چرا که
آیین اسلام با روش ص: 138 متکبرانه و حیلهگرانه و منافع نامشروع آنان سازگار نبود. 3. در این آیه
یک قانون در مورد بازتاب نیرنگها بیان شده است و آن این که حیلهگران ممکن است موقتاً به دیگران ضربه بزنند و در نهایت
نیرنگ آنان به سوي خودشان بازمیگردد و دامن خودشان را میگیرد و آنان را در برابر مردم رسوا و در پیشگاه خدا شرمسار
صفحه 48 از 118
میسازد؛ همان طورکه مشرکان مکه و اقوام سرکش پیشین نیز بدان گرفتار شدند. 4. در این آیه به قوانین ثابت و تغییرناپذیر الهی
در طول تاریخ بشر اشاره شده است. آري؛ قانونهاي بشري به خاطر محدودیت علم انسان، تغییرپذیر است. انسان هر چندگاه بر
مطالب تازهاي آگاهی مییابد و گاهی تمایلات خاص بر فکر او حاکم میشود و قانون خویش را تغییر میدهد. اما خدا از این امور
منزّه است و با علم نامحدود و ارادهي ثابت، قوانین تغییرناپذیري پایهگذاري میکند. او گذشته و حال و آینده برایش یکسان است
تغییرات « تحویل » تعویض کلی چیزي است و مقصود از « تبدیل » و بر اساس حکمت و عدالت قانونگذاري میکند. 5. مقصود از
کمی و کیفی آن است. اما سنتها و قوانین الهی تبدیل و تحویل نمیشود و قانون مجازات او در مورد همهي اقوام در طول تاریخ
یکسان است. آموزهها و پیامها: 1. مشرکان ادعاهاي توخالی دارند و سوگندشکنی میکنند. 2. مشرکان با مشاهدهي پیامآوران
الهی، بر لجاجت خود میافزایند. 3. روحیهي حیلهگري و تکبّر، عامل مخالف با اسلام است. 4. نیرنگ نبازید که مکر حیلهگران،
دامن خود آنان را میگیرد. 5. هیچ تغییر و دگرگونیاي در قوانین الهی نیست. 6. مشرکان و مخالفان اسلام منتظر باشند که گرفتار
سرنوشت شوم اقوام سرکش پیشین شوند. *** ص: 139
جهانگردي هدفمند داشته باشید
قرآن کریم در آیهي چهل و چهارم سورهي فاطر با بیان جهانگردي هدفدار به قدرت بی همتاي خدا اشاره میکند و میفرماید:
44 . أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَۀُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَکَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعْجِزَهُ مِن شَیْءٍ فِی السَّماوَاتِ
وَلَا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ عَلِیماً قَدِیراً و آیا در زمین گردش نکردند تا بنگرند چگونه بوده است فرجام کسانی که پیش از آنان بودند،
در حالی که از آنان نیرومندتر بودند؟! و هیچ چیز در آسمانها و در زمین هرگز خدا را عاجزش نمیکند؛ [چرا] که او داناي
2. هدف «1» . تواناست. نکتهها و اشارهها: 1. در آیات قرآن به طور مکرر از گردشگري و جهانگردي هدفمند یاد شده است
گردشگري در این آیه، مشاهدهي فرجام کار گذشتگان معرفی شده است. مشاهدهي آثار باستانی فرعونیان، قوم عاد و ثمود و اقوام
سرکش دیگر که گرفتار مجازات الهی شدند، موجب بیداري انسانها و پرهیز از تکرار روش آنها میشود. 3. چون خدا دانا و
تواناست، کسی نمیتواند او را عاجز کند و از حوزهي قدرت او بگریزد؛ پس مشرکان و ستمکاران و حیلهگران بدانند که اگر
دست از گردنکشی و ستم و گناه برندارند، به سرنوشت اقوام پیشین گرفتار میشوند (که این سنت و روش ثابت الهی است).
آموزهها و پیامها: 1. جهانگردي هدفمند داشته باشید. 2. با مشاهدهي آثار باستانی از فرجام عذاب آلود قدرتمندان جهان درس
عبرت بیاموزید. 3. قدرت خدا بیهمتاست و کسی نمیتواند از دست او بگریزد. *** ص: 140 قرآن
کریم در آخرین آیهي سورهي فاطر به لطف خدا در مورد تأخیر مجازات مردم اشاره میکند و میفرماید: 45 . وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ
بِمَ ا کَسَ بُوا مَا تَرَكَ عَلَی ظَهْرِهَا مِن دَابَّۀٍ وَلکِن یُؤَخِّرُهُمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَ مّیً فَإِذَا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِعِبَادِهِ بَصِ یراً و اگر (بر فرض)
خدا مردم را به خاطر دستاوردشان مؤاخذه میکرد، هیچ جنبندهاي بر پشت آن [زمین باقی نمیگذارد! و لیکن آنان را تا سرآمد
معین (مرگ حتمی) به تأخیر میاندازد؛ و هنگامی که (پایان) سرآمد آنان فرارسد، پس (هر کس را به سزاي عملش میرساند؛
چرا) که خدا نسبت به بندگانش بیناست. نکتهها و اشارهها: 1. پرسشی که همیشه مطرح است آن است که اگر سنت و قانون الهی
در مورد مجازات ستمکاران و سرکشان تاریخ یکسان است پس چرا مشرکان مکه یا گناهکاران دیگر عذاب نمیشوند؟ پاسخ آن
است که اگر خدا میخواست هر کس را به خاطر گناهانش مجازات کند، دیگر کسی بر زمین باقی نمیماند؛ پس این لطف
خداست که به مردم مهلت توبه و اصلاح میدهد و در حقیقت این مهلت دادن نیز قانون دیگر خداست. 2. قانون مهلت دادن به
خطاکاران دایمی نیست، بلکه هنگامی که زمان هر قوم به پایان رسد و به سرکشی و گناه ادامه دهند، عذاب الهی بر آنان نیز فرود
میآید. 3. هر کس یک أجل حتمی دارد؛ یعنی سرآمدي که هرگاه فرارسد دیگر به او مهلت داده نمیشود؛ البته این قانون در
صفحه 49 از 118
اشاره به اکثریت و تودهي ،« جنبندهاي بر زمین باقی نخواهد ماند » : مورد ملتها و گروهها نیز صادق است. 4. این جمله که فرمود
تفسیر قرآن «1» . مردم است، و گرنه این حکم شامل پیامبران و امامان نخواهد شد، چون آنان گناهی نکردهاند که مجازات شوند
شامل انسانها و غیر انسانها میشود؛ یعنی اگر مردم به خاطر گناهانشان مجازات « جنبندگان » 5. واژهي مهر جلد هفدهم، ص: 141
شوند، جنبندگان دیگر نیز نابود میشوند؛ چرا که اگر عذابی ویرانگر فرود آید، به حیوانات آن محیط نیز صدمه میزند. آموزهها و
پیامها: 1. خدا به لطف خویش از بسیاري از گناهان شما در میگذرد و مجازاتتان نمیکند. 2. اگر حکم شود که مست گیرند در
شهر هر آن که هست گیرند. 3. از تأخیر مجازات خود سرمست نشوید که روش خدا آن است که به گناهکاران مهلت میدهد
تفسیر قرآن مهر «1» .( (پس مراقب باشید). 4. مهلت گناهکاران نیز سرآمدي دارد که اگر فرا رسد (گرفتار مجازات خواهند شد
81 مطابق 23 /9 / جلد هفدهم، ص: 142 این تفسیر و ترجمه در تاریخ 18 ذي الحجه 1420 روز عید غدیر شروع شد و در تاریخ 8
81 در آستانه تولد امام رضا علیه السلام با همکاري /10 / رمضان 1423 ترجمه آن پایان یافت و نگارش اول تفسیر آن در تاریخ 22
دوستان و اساتید آقایان: اسماعیلی، امینی، شیرافکن، ملا کاظمی، همائی و نیکزاد به پایان رسید والحمدللَّه ربّ العالمین و تقبل منا
باحسن قبول. الهی تو را سپاس میگوییم توفیق بزرگی به ما عنایت کردي و از شروع تا پایان کار همیشه همراه، امدادگر و هدایتگر
ما بودي. الهی در این ترجمه و تفسیر ما تلاش، نمودیم تا از حق منحرف نشویم ولی ممکن است لغزشهاي ناخواسته داشته باشیم،
آنها را بر ما ببخشاي و توفیق اصلاح آنها را در بازنگري عنایت فرما. الهی ما را از خادمان قرآن و اهل بیت علیهم السلام قرارده و به
این ترجمه و تفسیر برکت عنایت فرما. الهی به همه همکاران ما و کسانی که در تایپ و مقابله و نوشتن و ترجمه یار ما بودند پاداش
بزرگی از نزد خودت عنایت فرما. ص: 143
بخش